سال 1373 سریالی از رسانه ملی پخش شد که مخاطبان زیادی را با خود همراه کرد تا جایی که کمتر کسی پیدا میشود که بیننده سریالهای تلویزیونی باشد و سریال «همسران» را ندیده باشد. این مجموعه اولین همکاری "بیژن بیرنگ" و "مسعود رسام" بود و در زمانی که به گفته بازیگر این سریال، روزگار قصههای تلخ برای سریالها بود، داستان زندگی دو زوج را به شیرینترین و ماندگارترین شیوه روایت کرد. «همسران» اولین تجربه تصویری "الهام پاوهنژاد" یا همان "مریم" این سریال است و حضور وی در سریالهای متعددی و صحنه تئاتر، جایگاه وی را در ذهن مخاطبان بیش از پیش تثبت کرده است. پخش سریال «هست و نیست» از شبکه آیفیلم بهانهای شد تا با وی به گفتگو بنشنیم.
با توجه به حضور پررنگ شما در صحنه تئاتر و تلویزیون کدام مدیوم حس هنری شما را ارضا میکند؟
به نظر من احساس بازیگری ربطی به مدیوم ندارد. وقتی که ما به عنوان بازیگر کار تئاتر انجام میدهیم در لحظه واکنش محاطب را میبینیم و حس میکنیم و نتیجه زحمت و تلاش را در لحظه میبینیم ولی در تصویر زمان میبرد تا کار تدوین شود و نتیجه کار را ببینیم. تصویر مدیوم وسیعتری هست و کار در اشل بزرگتری دیده میشود ولی این تمایزات هیچ چیزی از ارزش دیگری کم نمیکند. هر کدام ویژگی خود را دارند.
در صحنه تئاتر استرس بیشتر است چون جای خطا وجود ندارد. در کار تصویر هم استرس به نوعی دیگر است چون وقتی ما در نقشی بازی میکنیم و کار به تدوینگر و مابقی عوامل فنی سپرده میشود و از دست ما خارج است. طبیعتاً هر کدام از این مدیومها زحمات و سختیها و لذتهای خودش را دارد و نمیشود یکی را بر دیگری ارحجیت داد.
شما یک نقش ماندگار در ذهن مخاطبان تلویزیون داشتید. نقش مریم در سریال پرمخاطب «همسران»
فکر میکنم سریال «همسران» در تاریخ سریالسازی خیلی خاص و به موقع بود. من در سریالهای زیادی بازی کردم و برای بعضی از بازیهایم جایزه گرفتم ولی آن سریال در سالهایی ساخته شد که بیشتر کارها تلخ بود، یک کاری که با زبان سادهتر و شیرینتر و طنازانهتر به مسائل روز میپرداخت، طبیعتاً ماندگاری بیشتری پیدا کرد. در واقع این سریال پیشرو یک جریان در سریالسازی بود.
اگر نویسنده بودید برای خودتان چه نقشی مینوشتید؟
اگر نویسنده بودم سعی میکردم باری خودن نقشی ننویسم ولی کاراکتری ماندگار خلق کنم.
شاید بهتر باشد سوال را اینطوری مطرح کنم که کدام از جنبه از توانمندی شما در بازیگری هنوز اجازه بروز و ظهور پیدا نکرده؟
صادقانه بگویم برای بروز بسیاری از جنبه های بازیگری که از خودم توقع دارم، هنوز اتفاقی نیفتاده. من حاصل یک دوره سخت بازیگری هستم. زمانی که ما بازیگری را شروع کردیم که بر طبق یک نگاه منتقد دوره چشمآبیها شد و دوباره بعد از آن دوره گیشه و مسائل تولیدی شد. به همین دلیل بازیگران نسل من خیلی سخت توانستند جای پای خودشان را محکم کنند و راهشان را برای ماندگاری در این حرفه باز کنند. طبیعتاً من بسیاری از نقشهایی را که دوست دارم هنوز بازی نکردم. من به کاراکترها و موقعیتهایی که میتواند چالش برانگیز باشد علاقه دارم. بازی در یک نقش تاریخی را بسیار دوست دارم به دلیل چالشی که برای یک بازیگر ایجاد میکند.
البته در تئاتر تنوع پیشنهادات بیشتر است. گرچه تئاتر امروز هم وارد جریان گیشه و فروش بیشتر شده. بهرحال من زمانی وارد تئاتر شدم و به عنوان یک بازیگر در این حرفه ماندگار شدم و حضورم در این عرصه تثبیت شده است و هم تماشاگر خودم را دارم و گیشه خودم و هم به لحاظ حرفهای جایگاه خود را.
در تئاتر عطش کمتر است چون تنوع پیشهادات به من بیشتر بوده و انتخابهای متنوعی داشتم. برای من به عنوان یک بازیگر که به دنبال این مسئله هستم که حتی خودم را غافلگیر کنم تئاتر جلونگاه بهتری بوده تا تصویر. در تصویر زمانی دوره چشم سبزها و آبیها بوده و بعد هم گیشه و داستانهای عاشقانه یک دختر و پسر. من یک زمانی با آقای صدرعاملی شوخی کردم و گفتم چه زمانی میخواهید به مشکلات زندگی مردان و زنان بالای 35 سال بپردازید. هنوز هم اساس خیلی از فیلمنامهها متأسفانه همین مسائل عشقی است و کمتر پیش میآید فیلمنامهنویسها حرفهای مهمتری بزنند.
شخصیت تاریخی هست که دوست دارید نقش آن را بازی کنید؟
به نظر من زنان دوره قاجار خیلی خاص بودند. یا زنان شاعری مثل "پروین اعتصامی" که جریان ساز بودند. ایفای نقش این زنان برای هر بازیگری جذاب است چون تحقیقها برای درک موقعیت آنها هر بازیگری را به چالش میکشد.
خانم پاوهنژاد چرا درسینما کمرنگ هستید؟ این انتخاب خودتان است؟
نه. انتخاب من نیست. اگر دقت کنید من در تصویر هم خیلی بازیگر فعالی نیستم. قبل از سریال «هست و نیست» حدود چهار سال کار تصویر نداشتم. بعد از آن هم یک نقش کوتاه در هیئت مدیره بر اساس روابط دوستان و کاری برای آقای میری بازی کردم. در سریال مانکن هم بازی کردم که ترجیح میدهم در مورد حواشی آن حرفی نزنم.
از سریال «هست و نیست» بگید و دلایل بازی در این سریال؟
متن این سریال همزمان با با کار نوشته میشد. بعد از مدتها با داستانی روبرو شدم که عشق چاشنی آن بود و رسیدن دختر و پسر داستان به همدیگر به اندازه به چالش کشیدن مسائل اخلاقی و خانوادگی و اجتماعی پررنگ نبود. خیلی قصه جذابی بود و همبازیهای خوبی در این سریال داشتم با آقای "سهیلیزاده" قبلاً هم کار کرده بودم و به من قول داده بودند که این نقش حتماًٌ نقش خوبی خواهد شد و خداروشکر این اتفاق افتاد و از آنجایی که نقشها و داستانها همزمان با فیلمبرداری نوشته میشد و نظرات ما پرسیده میشد و در نتیجه گفتگوها و گپ و گفتها نتیجه کار خیلی خوب شد و بینندگان هم آن را دیدند.
(مصاحبه کننده: سمانه مقدم)